میک هاگن ، بنیانگذار و مدیر عامل شرکت Mainframe

میک هاگن

مدیر عامل و بنیانگذار Mainframe, میک هاگن ، سهم خود را از فراز و نشیب ها داشته است. قبل از کار در شبکه مقاوم در برابر سانسور ، هاگن با درک اینکه همیشه یک مسیر مستقیم برای موفقیت نیست ، یک یا دو مورد درباره شکست آموخت. چگونه می توان بر آن غلبه کرد ، چه درسی از آن گرفت – و اینکه ، از این پس ، او فقط می خواهد بر ایده های تغییر جهان تمرکز کند.

در قسمت دوم این مصاحبه ، کوین مرکزی ، استیون بوچکو و کریستینا کامبن به عمق انگیزه ها و آرمان های هاگن فرو می روند. آنها همچنین در مورد برنامه هایی که تیم Mainframe برای بقیه سال در پیش دارد و چرا آنها چین را به عنوان اولین مکان برای محصول فیزیکی خود انتخاب کردند ، صحبت می کنند. در صورت از دست دادن آن ، قسمت اول مصاحبه را اینجا ببینید.

CC: پیش از این ، شما در مورد Undrip صحبت کردید و اشاره کردید که سخت ترین دوره زندگی شما بود که آن شرکت شکست خورد. آیا می توانید کمی بیشتر در این باره به ما بگویید – چه درسی را از آن گرفتید و آیا در زمینه Mainframe به شما کمک کرد?

MH: Undrip یک برنامه موبایل برای کشف محتوا و شبکه های اجتماعی بود. در واقع این کار شروع شد زیرا من می خواستم توسعه موبایل را یاد بگیرم و این مشکلی بود که احساس می کردم. این حدود شش سال پیش بود. رسانه های اجتماعی در اوج و فوق العاده پر سر و صدا بودند.

من ابزاری می خواستم که بتواند جالبترین مطالب را از همه ناخواسته ها فیلتر کند. و ، همان چیزی بود که Undrip بود. ما حدود یک میلیون دلار سرمایه جمع کردیم و یک تیم پنج یا شش نفری داشتیم – بسیار کم. به دست آوردن تناسب در بازار محصول و ساختن چیزی که مردم می خواستند واقعاً سخت بود.

ما یک گروه مناسب از کاربران داشتیم ، اما رقابت با توییتر و رسانه های اجتماعی معمولی که مردم برای کشف اطلاعات به آنها مراجعه می کنند دشوار بود. همچنین مدل تجاری خوبی وجود نداشت زیرا در رسانه های اجتماعی به مخاطبان زیادی نیاز دارید تا بتوانید از طریق تبلیغات درآمد کسب کنید..

در نهایت ، این محصول ناموفق بود. تصمیم گرفتیم دوشاخه را بکشیم. به سختی می توان از یک کار موفقیت آمیز موفق شد که موفقیت بعدی باشد.

یکی از بزرگترین چیزهایی که از آن گرفتم این بود که می خواستم فقط روی ایده های بزرگ ، جاه طلبانه و بزرگ کار کنم. آن ایده چندان بزرگ نبود. این یک برنامه کوچک خوب برای فیلتر کردن شبکه های اجتماعی بود ، اما ایده “تغییر جهان” بزرگ نبود.

از آنجا مجبور شدم روی چیز بزرگ تری کار کنم. من مجبور شدم تلاش کنم زیرا اگر من نتوانستم به دنبال حماسی به اندازه کافی باشم ، احساس خوبی نسبت به آن خواهم کرد. من در مورد سفر و تجربه احساس بهتری خواهم داشت ، و این اشتیاق و امکان تغییر جهان به من دامن می زند.

یکی از بزرگترین چیزهایی که با ترک آن تجربه آموختم این بود که دیگر قصد نداشتم روی هیچ ایده ساده و کمی از برنامه کار کنم. من قصد داشتم دنبال چیز بزرگی بروم زیرا YOLO – شما فقط یک بار زندگی می کنید.

شما چیزی برای از دست دادن ندارید ، و در صورت عدم موفقیت ، که احتمالاً برای هر یک از این پروژه ها هنوز هم بسیار زیاد است ، شما حداقل به دنبال یک چیز واقعاً بزرگ رفته اید. همه اینها را بیرون گذاشته اید ، همه را روی خط می گذارید تا اتفاق بیفتد. ناکامی در این ایده من را به فکر بزرگتر سوق داد و سعی کردم به دنبال جاه طلبی مانند Mainframe بروم. شاید اگر در آنجا شکست نمی خوردم ، همانطور که دنبال می کردم دنبال Mainframe نبودم.

بزرگترین مشوق شما برای Mainframe چیست?

من کسی هستم که دوست دارم فقط مشکلات را حل کنم و دوست دارم چیزها و محصولات و خدماتی ایجاد کنم که امیدوارم بتواند زندگی مردم را بهتر یا پربارتر یا کارآمدتر کند. من از روند خلقت لذت می برم. من از ساختن و ساختن لذت می برم.

با Mainframe ، ما در حال تلاش برای ایجاد بستری هستیم که بتواند به توسعه دهندگان در ساخت برنامه های غنی و غیرمتمرکز که حریم خصوصی و آزادی را به عنوان یک شهروند درجه یک ارائه می دهد ، کمک کند.

اما در پایان روز ، من واقعاً می خواهم مشکلات را حل کنم. من می خواهم مشکلات توسعه دهندگان را حل کنم تا آنها بتوانند این برنامه های غیرمتمرکز را بسازند ، اما همچنین می خواهم به این توسعه دهندگان کمک کنم تا مشکلات مربوط به هر مشتری خود را حل کنند..

من در این مورد احساساتی هستم همانطور که گفتم ، من سرمایه گذاری زیادی در فرشته ها انجام می دهم و حتی اکنون نیز سرمایه گذاری های زیادی بر بنیان گذاران بزرگ و کارآفرینان بزرگ انجام می دهم. من عاشق کارآفرینی هستم و ساختن چیزهایی را دوست دارم. کار بر روی Mainframe این اشتیاق را برای توسعه دهندگان و کارآفرینان برای حل مشکلات موجود و کمک به بهتر شدن زندگی مردم تسهیل می کند..

مطمئناً ، بسیاری از برنامه هایی که بر روی Mainframe ساخته می شوند ، احتمالاً Crypto Kitties و برنامه های مشابه خواهند بود. مشکلی نیست در دنیا مطمئناً مکانی برای سرگرمی و سرگرمی وجود دارد.

امیدوارم که با بالغ شدن ، تکامل و بهبود سیستم عامل ، برنامه های غیرمتمرکز و غافلگیرکننده ای وجود داشته باشد که تفاوت ایجاد کند. Mainframe نه تنها جهان را تغییر می دهد ، بلکه ما به سایر کارآفرینان و سازندگان کمک می کنیم تا جهانی را که آنها با مشتریان ، صنعت و کاربران خود در آن کار می کنند تغییر دهند..

این چیزی است که به من انگیزه می دهد ، این چیزی است که به من دامن می زند. فقط سعی در حل مشکلات.

مطمئناً ، من به حریم خصوصی اهمیت می دهم و به آزادی نیز اهمیت می دهم ، اما عمل گرا هستم. من قصد ندارم برای آن هدف شهید شوم. من نمی خواهم روزی به زندان بروم ، زیرا من در برابر دولتی هستم که با آن موافق نیستم.

من می خواهم اینجا دیپلماتیک باشم. نمی دانم آیا آماده تبعید به سفارت در مکانی دور هستم. این کسی نیست که من هستم من می خواهم مشکلات را حل کنم و می خواهم محصولات عالی بسازم.

ما اخیراً در حال تماشای ویدیویی از Airdrop فیزیکی شما بودیم – ایده ای کاملاً شگفت انگیز. من کنجکاو هستم که چگونه در پکن گذشت. چه شد که چین را انتخاب کردید؟ آیا این ارتباطی با این واقعیت داشت که در این کشور این همه سانسور وجود دارد?

بله حتما. این در لبه منطقه راحتی ما است ، اما ما می خواهیم بیانیه خود را بیان کنیم. ما می خواستیم چین اولین جایی باشد که به همین دلیل رفتیم.

ما باید تا حدی در زبانی که در بعضی از سخنرانی هایی که ارائه می دادیم استفاده کنیم. هیچ کدام از ما نمی خواستیم به زندان برویم. ما خانواده داریم.

ما می خواستیم به ویژه در آن کشور ارتباط برقرار کنیم که این مواد مهم است. حریم خصوصی مهم است ، آزادی مهم است و ما در حال ساخت فناوری هستیم که امیدوارم به نوعی بتواند آزادی بیشتری را برای مردم آنجا فراهم کند. من فکر می کنم ما می توانیم ، و در راه انجام این کار هستیم.

چگونه به ایده Airdrops فیزیکی رسیدید?

این یکی از مواردی است که مردم از ما می پرسند ، و کاش می توانستم بگویم ، “اوه ، ایده فلانی بود.” ما احتمالاً با چهار یا پنج نفر در اتاقی قرار گرفتیم و این یکی از مواردی است که در آن شروع به طوفان مغزی و بیرون انداختن ایده می کنید. یک ایده این است ، و سپس ما درگیر آن ایده می شویم ، و این به یک ایده جدید تبدیل می شود. خیلی زود ما این ایده کامل را پیدا کردیم – ما می خواهیم Airdrop را انجام دهیم.

برخی از ایده های قبلی مانند شکار گنج بود که می توانستیم نشانه هایی را در جایی از شهر قرار دهیم و به افراد سرنخ بدهیم تا آنها بتوانند بروند و آنها را پیدا کنند. سپس ، ما فکر کردیم که اگر می خواهیم در شهر باشیم ، به جای آن باید یک ملاقات انجام دهیم. بگذارید مردم را به آنجا برسانیم و در مورد Mainframe صحبت کنیم. ما ترکیب این ایده ها را نیز در نظر گرفتیم.

و سپس ، کسی گفت ، “آیا خوب نیست اگر ما یک Airdrop واقعی انجام دهیم؟” بنابراین ، در ابتدا ما قصد داشتیم چند هواپیمای بدون سرنشین را بدست آوریم ، نشانه هایی را در آنها قرار دهیم و سپس هواپیماهای بدون سرنشین را رها کنیم. با این وجود فهمیدیم که ممکن است ایمن نباشد و دسته ای از هواپیماهای بدون سرنشین روی سر خود پرواز کنند. سرانجام ، ما به ایده بالون رسیدیم. این فقط یک ایده بود که به ایده دیگری تبدیل شد و با آنچه امروز داریم به پایان رسید.

من به خصوص ایده Proof of airdrop قلب را دوست دارم ، که باورنکردنی خواهد بود.

ما واقعاً از این موضوع هیجان زده ایم. یکی از کارهایی که من با Undrip انجام دادم ساخت یک ویدیوی رپ برای تلاش برای جمع آوری پول بود. سپس ، ما به عنوان استارتاپی شناخته می شویم که ویدیوهای رپ انجام می دهد.

بنابراین ، ما تصمیم گرفتیم یک ویدیوی رپ دیگر برای جمع آوری پول برای چند کسب و کار کوچک که تحت تأثیر طوفان سندی قرار گرفتند ، انجام دهیم. این واقعا تجربه جالبی بود. یکی مغازه شیرینی فروشی ، دیگری چاپخانه چاپ ابریشم و دیگری رستوران بود. برای جمع آوری پول و کمک به بازسازی مجدد مشاغل ، تجربه ای عالی و تحقق پذیر بود.

من همیشه از پس دادن لذت بردم. من همیشه از جنبه خیرخواهانه تجارت لذت بردم – نه تنها در جامعه خوب عمل می کنم بلکه در جامعه نیز خوب کار می کنم.

این صنعت تعداد زیادی از افراد سوداگر و افرادی را دارد که سعی می کنند سریع ثروتمند شوند. رفتارها و نگرش های ناخوشایند زیادی وجود دارد. ما فکر کردیم اثبات قلب ایده خوبی بود برای تلاش برای هدایت برخی از رفتارهای کمتر از شور و شادی به چیزی واقعاً مثبت – دلایل خوب و سازمان های غیر انتفاعی.

این همان چیزی است که تصمیم گرفتیم انجام دهیم و مقدار زیادی پول جمع کردیم. ما مانند برخی از پروژه ها صد میلیون سرمایه جمع نکردیم ، اما درست به نظر می رسید که باید مقداری از این پول را برای امور خیریه استفاده کنیم. به نظر می رسد که انجام یک کار خوب خصوصاً در این صنعت که این همه حرص و آز و گمانه زنی وجود دارد.

من همیشه دوست داشتم که بخشی از فرهنگ ما باشد ، با نگرش در شرکت ما و امیدوارم در جامعه ما نیز. نه تنها برای تیم ، بلکه برای افراد اطرافمان نیز هست ، من می خواهم یک ارزش مهم در جامعه بزرگترمان باشد.

به نظر می رسد از طریق اثبات قلب و حتی از طریق اثبات آزادی شما واقعاً تلاش می کنید اطمینان حاصل کنید که افرادی که نشانه های شما را دارند به آنچه شما انجام می دهید اعتقاد واقعی دارند و مطابق با مأموریت شما هستند. چرا این مسئله برای شما بسیار مهم است?

این مهم است زیرا ما می دانیم که در آنجا افرادی وجود خواهند داشت که نمی خواهند فناوری ما وجود داشته باشد. قرار است افرادی در آنجا باشند که نمی خواهند موفقیت ما را ببینند.

برای موفقیت Mainframe ، تلاش و انرژی بیشتری نسبت به تیم 12 یا 13 نفره صرف خواهد شد ، با این حال تعداد زیادی از آنها اکنون داریم. اگر فقط ما باشیم کار نمی کند. ما واقعاً می خواهیم این یک پروژه برای جامعه باشد. ما می خواهیم این بزرگتر از هر شخص یا بنیانگذار یا تیمی باشد.

بنابراین ، ما تمام تلاش خود را می کنیم تا سعی کنیم افرادی را که می توانند در جلو بردن این روند به جلو کمک کنند ، جلب کنیم ، افرادی که می توانند به حمل پرچم آزادی کمک کنند هر اتفاقی که برای ما بیفتد. امید ما این است که بتواند توسط جامعه ساخته و پشتیبانی شود. ما درک می کنیم که ضروری است که جامعه ای از افراد داشته باشیم که برای مدت طولانی در این کار هستند و به ارزش های حریم خصوصی و آزادی اعتقاد دارند.

به همین دلیل ما سعی کرده ایم توکن ها را در اختیار مردم قرار دهیم. عالی نیست ما می دانیم که هنوز بسیاری از افراد فقط برای به دست آوردن نشانه های رایگان کارهایی انجام می دهند ، اما ما در تلاش هستیم که نشانه ها را به افرادی که به نظر می رسد به پروژه و ماموریت اهمیت می دهند ، بدهیم.

شما قبلاً به موزیک ویدیوها اشاره کردید. و شما چند بار در مورد تأثیرگذاری هیپ هاپ در زندگی صحبت کرده اید. می توانید بیشتر در این باره صحبت کنید?

من نیمی از گواتمالایی هستم. بنابراین هر وقت با خانواده مادر مخصوص مادر بزرگ شویم ، این مهمانی ها را برگزار می کنیم و می رقصیم. رقص بخشی سرگرم کننده از فرهنگ بود – احساس ریتم و احساس ضرب و شتم. من با لذت از موسیقی که به شما امکان می دهد ضرب و شتم خوبی داشته باشید و برقصید ، بزرگ شدم. بنابراین ، من از هیپ هاپ لذت می برم.

من هیچ رقص رسمی یا بزرگتر انجام ندادم ، بیشتر ورزش می کردم. اما ، وقتی من یک دانشجوی تازه کار در پرینستون بودم ، آنها تمام سازمان ها را در این سالن بزرگ داشتند که سعی در متقاعد کردن شما برای پیوستن به گروه آنها داشتند.

وقتی داشتم از آن سالن ورزشی خارج می شدم ، دختری به شانه من ضربه زد و پرسید ، “آیا می رقصی؟” من گفتم ، “بله ، من از رقصیدن لذت می برم اما مثل یک رقاص آموزش دیده نیستم.” او به من یک بروشور داد و گفت ، “خوب ، شما باید بیایید برای Body Hype امتحان کنید. این یک گروه رقص هیپ هاپ است. ”

بنابراین ، در نهایت تلاش کردم و به آن پیوستم. من در این هیئت رقص هیپ هاپ بودم.

اساساً ، من فقط از ضرب های خوب ، موسیقی خوب لذت می برم و با هیپ هاپ ، همانطور که به متن ترانه مربوط می شود ، از کلمات واضح و درخشان لذت می برم. وقتی هنرمندان قادر به استفاده از کلمات هستند که شما را به فکر فرو برد ، سرگرم کننده است. آنچه شما می شنوید لزوماً چیزی نیست که آنها می گویند به گونه ای بسیار هوشمندانه است و من آن را دوست دارم. من کلمه بازی هوشمندانه را دوست دارم و بنابراین من از هنرمندان خوبی لذت می برم که از کلمات جالب استفاده می کنند تا شما را به فکر وادار کنند و انگشتان پا را نگه دارید.

این چیزی است که من از آن لذت می برم ، اما من نمی دانم که آیا با Mainframe به چیزی دیگر تبدیل می شود غیر از اینکه موسیقی چیزی است که به بهره وری من دامن می زند.

آنچه در نقشه راه 2018 است?

چند چیز. یک چیز این است که روایت را سخت تر کنیم تا مردم درک کنند که Mainframe بسیار بزرگتر از فقط پیام رسانی و ارتباطات است.

دومین مورد ، که احتمالاً مهمتر از مورد اول است ، تحویل موارد استفاده است. Onyx را بهتر دریافت کنید تا افراد بتوانند از آن بدون سانسور ، بدون نظارت استفاده کنند. با سایر شرکا ، برخی از شرکت ها ، برخی دولت ها و برخی از کارآفرینان توسعه دهنده جوان که برای ایجاد برنامه های عالی ساخته و حمل می شوند ، کار کنید. این چیزی است که ما امروز به عنوان یک تیم در مورد آن صحبت کردیم ، و این همان چیزی است که ما می خواهیم بقیه روز را نیز در مورد آن صرف کنیم.

من خوب هستم اگر CryptoKitties بخواهد از Mainframe استفاده کند ، اما ما می خواهیم مواردی را بسازیم که مشکلات واقعی را برطرف می کند و به افراد یا شرکت ها کمک می کند تا امنیت بیشتری داشته باشند ، خصوصی تر ، ارتباط بیشتری داشته باشند و بهره وری بیشتری داشته باشند. هدف ما ادامه دادن پلتفرم به نقطه ای است که توسعه دهندگان و شرکا بتوانند آن تجربیات عالی را ارسال کنند.

متشکرم

هر چه باشد که به بهره وری شما دامن می زند ، Mainframe قصد دارد در آینده ای نزدیک بخشی جدایی ناپذیر از آن باشد. دوباره متشکرم ، میک ، که وقت گذاشتید و با ما صحبت کردید و به داستان Mainframe نگاه کردید.

جالب است که ببینید 2018 چه چیزی برای تیم Mainframe و پروژه های خلاقانه ساخته شده بر روی سیستم عامل ذخیره کرده است.