در امور مالی و اقتصادی ، شاخه ای به نام مالی رفتاری وجود دارد که تلاش می کند جنبه عاطفی و احساسی انسانی شرکت کنندگان مالی را نظریه پردازی ، تحقیق و مستند کند. امور مالی رفتاری نظریه های مبتنی بر روانشناسی را پیشنهاد می کنند تا سعی کنند انحرافات قیمت را توضیح دهند.

یکی از قدرتمندترین تکنیک های مورد استفاده در زرادخانه یک اقتصاددان در درک رفتار در بازارها ، تلاش برای یافتن رفتار گله داری در نوع خاصی از بازار مالی یا شاخص بازار است. معمولاً با استفاده از مدل های ریاضی مانند CSSD (انحراف معیار مقطعی) ، HIX (شاخص هردینگ) ، مدل های VAR و … این تکنیک های ریاضی برای یافتن رفتار گله استفاده می شود.

رفتار گله داری چیست?

رفتار گله داری پدیده ای است که هنگامی رخ می دهد که افراد می خواهند از معاملات دیگران تقلید کنند و بنابراین بازرگانان از یکدیگر کپی می کنند. دو مورد از مهمترین جنبه ها قیمت و حجم ، به ویژه جهت علیت بین آنها است.

به آن مانند اثر بانداگ در اقتصاد فکر کنید. که اصطلاحی است که اقتصاددانان برای توضیح اقدامات روانشناختی خاصی که مردم در زندگی روزمره خود انجام می دهند ، استفاده می شود. اثر باند واگن زمانی اتفاق می افتد که فردی کاری را انجام دهد فقط به این دلیل که دیگران این کار را می کنند. برای اهداف ما ، مردم چیزی را خریداری می کنند فقط به این دلیل که افراد دیگر در حال خرید آن هستند و بنابراین ما شاهد افزایش قیمت هستیم.

برای یافتن این نوع تأثیر یا به عبارت دیگر یافتن رفتار گله داری ، باید اثرات بین قیمت و حجم و جهت علیت بین آنها را تجزیه و تحلیل کنید..

اهمیت یافتن گله در بازار مالی این است که بدانیم آیا قیمت فعلی یک دارایی باعث افزایش معاملات و در نتیجه حجم آن می شود یا افزایش معاملات باعث حرکت قیمت می شود.

اگر کسی بخواهد گله داری را در بازار مالی پیدا کند ، به این معنی است که قیمت باعث کاهش حجم می شود و بنابراین فعالان بازار با دقت کافی خود را انجام نمی دهند و بر اساس حرکت قیمت ترجیح می دهند معاملات انجام دهند.

این نشان می دهد که فعالان بازار در مورد تجزیه و تحلیل بازار ، تکالیف خود را انجام نمی دهند. آنها فقط وقتی قیمت بالا می رود و وقتی پایین می آید می فروشند.

با این حال ، اگر کسی دریابد که هیچ گله ای در بازار مالی وجود ندارد ، این بدان معناست که حجم باعث حرکت قیمت می شود ، و بنابراین فعالان بازار در حال انجام تجزیه و تحلیل دقیق هستند و فقط پس از آن متعهد به معامله ای می شوند که باعث افزایش حجم و در نتیجه قیمت یا افزایش می یابد یا کاهش می یابد.

در این حالت بازار از نظر روانشناختی مستقر نیست و برای آن مهم نیست که قیمت آن چقدر است زیرا به نظر می رسد که روشی برای جنون آن وجود دارد ، درصورتی که این یک معامله گر بخواهد از رویکردهای دقیق تر مانند تجزیه و تحلیل اساسی در تصمیمات سرمایه گذاری خود استفاده کند مورد است.

لازم به ذکر است که هنگام یافتن گله در بازار مالی ، این بدان معنا نیست که تحلیل بنیادی مثر نیست. این فقط نشان می دهد که به نظر نمی رسد در بیشتر مواقع بازار به اصول و سایر اشکال کافی تجزیه و تحلیل نگاه می کند ، به نظر می رسد بیشتر به تغییرات قیمت واکنش نشان می دهد. این بدان معنا نیست که اصولاً اصولاً نمی توانند بر قیمت تأثیر بگذارند.

تحلیل همبستگی و شما

انجام یک تحلیل همبستگی ساده بین قیمت و حجم کافی نیست. حتی اگر دانستن آن مفید است ، یک همبستگی ساده بین قیمت و حجم 66/0 است ، این بدان معنی است که هم قیمت و هم حجم به ویژه در طولانی مدت از یکدیگر پیروی می کنند ، اما این توضیح نمی دهد که کدام یک باعث ایجاد دیگری می شود. نمودار زیر نمودار پراکندگی حجم و قیمت بسته شدن بیت کوین را نشان می دهد ، حجم با ضریب صد هزار کاهش می یابد ، تا داده ها در نمودار قرار بگیرند.

علیت

با استفاده از سایر فرایندهای ریاضی ، می توان جهت علیت را بین متغیرها پیدا کرد. در می یابیم که حجم بیت کوین با هیچ اهمیت آماری باعث انحراف در قیمت بیت کوین نمی شود. با این حال ، همچنین متوجه می شویم که قیمت بیت کوین باعث انحراف در حجم بیت کوین نمی شود. این یک سناریوی عجیب از عدم ایجاد حجم و عدم ایجاد قیمت است. این بدان معنی است که استفاده از تجزیه و تحلیل حجم فقط در معاملات شما هیچ گونه مزیتی در پیش بینی قیمت در بازار بیت کوین ندارد..

اما برای تحلیل معنای عمیق این پدیده. چگونه ممکن است که حجم نتواند باعث قیمت شود یا حتی قیمت نتواند باعث حجم شود؟ این بدان معنی است که بازار بیت کوین به سایر عوامل احتمالاً وقایع خبری ، هزینه های استخراج و سایر عوامل وابسته است.

حجم و قیمت

نمودار زیر یک نمودار است که نشان می دهد انگیزه در حجم چگونه بر قیمت بسته شدن تأثیر می گذارد. همانطور که مشاهده می شود ، حجم بیت کوین به طور قابل توجهی روی قیمت بسته شدن آن تأثیر نخواهد گذاشت ، زیرا نمودار نسبتاً ثابت باقی مانده است.

از این تجزیه و تحلیل می توان نتیجه گرفت که در بازار بیت کوین ، فقط استفاده از حجم به تلاش برای پیش بینی قیمت بیت کوین کمک نمی کند ، به طور خاص بسته به حجم تنها برای پیش بینی قیمت بسته شدن روز بعد بی فایده است. این بدان معنا نیست که حجم نمی تواند روند بلند مدت را پیش بینی کند ، فقط به این معنی است که معاملات روزانه در این نوع بازار فقط هنگام استفاده از تحلیل حجم بی فایده است. هنگام تصمیم گیری در مورد خرید یا فروش ، علاوه بر تجزیه و تحلیل حجم ، باید تجزیه و تحلیل بیشتری انجام شود.

Screen Shot 2018-10-05 ساعت 1.26.17 صبح

ما در اینجا مثالی می زنیم تا نشان دهیم. با نگاهی به نوار سبز بلند مشخص شده با نقطه A با افزایش حجم ، نگاه کردن به این معامله گر روزانه انتظار دارد که شمع بعدی را دنبال کند ، تا نزدیک آن بیشتر از حد فعلی باشد. با این حال ، اینطور نیست که قیمت بسته شدن ثابت باقی بماند ، همانطور که پیش بینی کردیم نزدیک به قیمت باز خود بسته شود.

این امر به دلیل عدم ایجاد قیمت و عدم ایجاد حجم برای حجم است ، بنابراین نمی توان انتظار پیگیری در روز بعد را داشت. با این حال ، روند میان مدت صعودی بود ، این در نتیجه یک همبستگی مثبت بالا است که در بالا بین قیمت و حجم مورد بحث قرار گرفت.

با استفاده از این تجزیه و تحلیل ، می توان انتظار داشت که وقتی در این بازار بیش از حد متوسط ​​در یک جهت داریم ، انتظار می رود که در بلند مدت پیگیری شود ، اما نه یک ادامه کوتاه مدت.

افکار نهایی

آگاهی از موارد فوق به ما یک مزیت می بخشد زیرا می توانیم در محل باز شدن شمع روز بعد از نقطه A موقعیتی طولانی داشته باشیم و مدت نگهداری ما بیش از یک روز ، احتمالاً یک هفته تا یک ماه خواهد بود. در این حالت معامله گران نباید به دلیل عدم اطمینان تجارت کنند ، بلکه باید روند طولانی مدت را حفظ کنند.

مقاله توسط آرا باریکیان.